زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل
زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل

فرهنگ جمع آوری بازیافت

رشد شهرنشینی در ایران و هر کشور دیگری بالطبع با تبعات ناخوشایندی همراه است که از جمله می توان به افزایش تولید زباله اشاره کرد. این افزایش برخلاف آنچه تصور می شود از چنان اهمیتی برای محیط زیست و نظام های شهری برخوردار است که مطابق اعلام دفتر عمران سازمان ملل یکی از سه چالش و دغدغه اصلی مدیران شهری در چهار دهه گذشته بوده است. این موضوع در ایران نیز همواره مورد توجه بوده و دور نشده ایم از زمانی که به دلیل حساسیت بالا، جمع آوری زباله های شهرها در زمره اولویت های شهرداریها بوده است. اما همین حساسیت بالادر کارکردی مثبت باعث افزایش تلاش در راستای حل معضل بود که در اواخر دهه 70 میلادی به موضوع بازیافت رسید. اصلی که اگرچه در ابتدا بیشتر یک محور تجملی در شهرهای توسعه یافته به شمار می آمد در گذر زمان به اصلی غیرقابل انکار و ضروری تبدیل شد. در تهران نیز مقوله بازیافت چندی است که جدی تر از قبل دنبال می شود.

 

 

-بازیافت با یک شعار اساسی آغاز می شود مبنی بر اینکه «اجازه ندهید زباله هایتان به مواد زائد تبدیل شود»چون مواد قابل بازیافت زباله نیست کالای اقتصادی است وشهرداریها مکلفند تا پایان سال 1392کلیه پسماندها راتفکیک شده جمع آوری نمایند.وشهروندان بمنظورارتقاء همکاری ،حفظ محیط زیست ،سرمایه های ملی واشتغالزائی مواد قابل بازیافت فقط به مامورین باز یافت که بصورت هفته ای یکبار مراجعه می نمایند یابه ایستگاه ثابت بازیافت تحویل دهید . برای تحقق این امر چه باید کرد و چگونه می توان حجم زباله را کاهش داد؟-آیا واقعاً می توان زباله را باارزش دانست یا این توصیف اغراقی است از جنس ایرانی؟

 

در کلانشهر تهران روزانه 7 هزار و 500 تن زباله تولید می شود. 70درصد زباله های جمع آوری شده تر و23 درصد زباله ها ارزشمند و بقیه نیز زباله هایی هستند که باید امحا شوند. زباله خانگی بیشترین سهم ترکیب زباله را در این بین به خود اختصاص می دهد و در مجموع فقط 10 درصد زباله های تولید شده ما دورریختنی و غیرقابل استفاده است. بنابراین از زباله می توان هم برای تولید انرژی بهره گرفت و هم به لحاظ موادی که کاربردی و مورد نیاز صنعت است. از لحاظ علمی که به این قضیه نگاه کنیم، این معنا را می دهد که موادی داریم که صرفاً دورریز محسوب نمی شوند و حتی می توانند مورد استفاده دوباره قرار گیرند. از طرف دیگر هزینه های پنهان داریم که عموماً در محاسباتمان در نظر گرفته نمی شود: مثل هزینه هایی که در آینده در اثر دفع زباله بر ما تحمیل می شود یا هزینه هایی که باید صرف پاکسازی محیط زیست شود.

 

-مدیران شهرداری تا به امروز به ندرت به مدیریت و جمع آوری مواد خام و از این قبیل فعالیت ها توجه کرده و بیشتر بر فعالیت های پس از تولید زباله متمرکز بوده اند. آیا این باعث سردرگمی آنان نمی شود که چگونه مقوله یی به نام بازیافت را اداره کنند که از نزدیک با صنعت در هم تنیده است؟

 

در کشورهای توسعه یافته در این زمینه اقدامات اساسی انجام می دهند که مهمترین آن کاهش زباله در مبدا است. سپس به فکر کاهش زباله هایی می افتند که باید دفع شوند و قابل بازیافت نیستند.

 

-عموماً در بحث کاهش زباله در مبدا، پارامترهایی نظیر فرهنگ مصرف، فرهنگ تولید، شیوه بسته بندی محصولات و... موثرند. حال آن که ما در این زمینه ضعف های جدی داریم که به نوعی کار را غیرممکن می کند از جمله عدم اجرا قانون مدیریت پسماند و بعد ضعف های فرهنگی؟

 

در بسیاری از مناطق دیده ام که مردم آماده همکاری هستند و می خواهند بخشی از راه حل باشند. آنها می خواهند مشارکت کنند، لیکن ابتدا می خواهند بیشتر یاد بگیرند. آموزش بسیار زیادی مورد نیاز است. ایالت کالیفرنیا یک برنامه آموزشی بسیار جالب دارد به نام «بستن حلقه». این برنامه یی است جامع و فراگیر در مورد فضولات و زباله که از کودکستان شروع و به کلاس 12 ختم می شود: این برنامه به زبان اسپانیولی هم تهیه شده و در دسترس است. فکر می کنم کشور

 

ال سالوادور رسماً آن را پذیرفته و به عنوان بخشی از آموزش ملی محیط زیست خود آن را در برنامه آموزشی خود گنجانده است. به علاوه، لااقل سه ایالت از ایالات آرژانتین آن را پذیرفته اند و دولت شیلی هم درصدد انجام همین کار است. برای این کار شما نیاز به آموزگار مخصوص دارید. لازم است مقامات محلی و دولت های ملی نیز درگیر این کار شوند و عاقبت باید کار و کسب و صنعت را هم وارد کار کرد و بالاخره باید راه هایی برای کسب پول و اعتبار پیدا کنیم تا بتوان این کارها را عملاً به انجام رساند.

 

-ولی موفقیت این کار به فرهنگ سازی و آموزش های ارائه شده به مردم بستگی دارد. در ایران، بعضی مواقع بازیافت تا حدود 40 یا 50 درصد جواب داده است ولی حفظ این میزان یا دستیابی به درصدهای بالاتر به سادگی امکان پذیر نیست و نیاز به یک برنامه ریزی درازمدت دارد.

 

متاسفانه ما تقریباً در تمام شهرهای کشور با معضل زباله روبه رو هستیم. بیشتر مشکل هم مربوط به این است که زباله ها در مبدا تفکیک نمی شوند و به صورت مخلوط جمع آوری و در زمین دفن می شوند البته به صورت غیربهداشتی. این را هم بگویم دفن زباله در زمین به خودی خود، مقوله وحشتناک و بدی نیست و یکی از روش های کم هزینه و موثر مدیریت زباله است. در امریکا نیز هنوز بیش از 50 درصد زباله ها دفن می شوند ولی این دفن باید براساس اصول بهداشتی و مهندسی صورت بگیرد تا کمترین اثر را بر محیط زیست داشته باشد اما متاسفانه تاکنون در اکثر شهرهای کشورمان تلنبار زباله داشته ایم به جای دفن بهداشتی آن.

 

-با این شرایط استراتژی شما با چه اقداماتی تعریف شده است؟

 

 

45 سال است که زباله به صورت سنتی دفن می شود بنابراین مهم ترین کار، توقف دفن سنتی زباله است که امیدواریم تا پایان سال به طور کامل متوقف شود. کلنگ کارخانه 2 هزار تنی که از پیشرفته ترین سیستم و تکنولوژی روز برخوردار است، در زمینی بالغ بر 10 هکتار به زودی زده خواهد شد. بیش از 80 میلیارد تومان برای احداث این کارخانه توسط بخش خصوصی سرمایه گذاری شده است. برای بازیافت 3 هزار تن زباله 12 خط 250 تنی در حال راه اندازی است. در حال حاضر برای تولید کمپوست 6 ماه زمان لازم داریم که این فاصله زمانی سبب بروز مشکلات زیست محیطی می شود که با ساخت سایت تخمیر 22 هکتاری این زمان به دو ماه کاهش می یابد. نخستین سلول دفع زباله بهداشتی که قابلیت دفن 600هزار تن زباله را در روز دارد، در دست احداث است که تا نیمه سال به پایان می رسد.

 

-کارکرد این سلول چگونه است؟

 

 

در این سلول سیستم مدار بسته دفع شیرابه های تولید شده از زباله ها تعبیه شده است. این سیستم تمام شیرابه های موجود را از زیرزمین مکیده و در مخازن استاندارد دفع می کند. ایجاد سیستم های استحصال گاز متان از دیگر ویژگی های سلول بهداشتی دفن زباله است و مخازن ویژه اشتعال گاز متان در این سلول بهداشتی ایجاد شده تا تمام فرآیندهای مربوط به دفن زباله در این مکان انجام شود. این سلول به شکل کاملاً ایمن و با مواد پلیمری ایزوله شده و کمترین آلودگی و تبعات بهداشتی دفع زباله را برای شهر به همراه دارد.

 

متاسفانه یکی از مشکلات فعلی ما هم همین اظهارات است که باعث شده تصویر چندان مناسبی از فعالیت های ما در بیرون ارائه نشود. به همین دلیل هم تصمیم گرفتیم دیگر قبل از رسیدن کارها به نقطه بدون بازگشت هیچ کس هیچ اظهار نظری نکند.

 

مثلاً در زمینه تفکیک از مبدا اعلام رسمی ما پس از اجرای حدود 40 درصد طرح بود یا در زمینه سلول بهداشتی همین الان می توانید شاهد انجام عملیات عمرانی آن باشید. به عبارتی ساده تر تصمیم جدید سازمان بازیافت مبتنی بر آغاز عملیات اجرایی هر کار پیش از اعلام عمومی آن است. معتقدیم اگر در بخش بازیافت درست عمل کنیم دیگر در زمینه دفع با مشکلی روبه رو نخواهیم بود.

 

-چرا پروژه های تفکیک زباله از مبدا در کشور ما موفق نبوده اند؟

 

 

عوامل زیادی بر عدم موفقیت تفکیک از مبدا موثرند که اولین دلیل آن نبود آموزش صحیح، اطلاع رسانی و آگاهی عمومی است. اینها فاکتورهای بسیار مهمی است اما یکی از فاکتورهای بسیار تاثیرگذار اعتماد مردم و خانواده ها به سیستم متولی این کار است. در مناطق مختلف تهران کار تفکیک زباله از مبدا شروع شد و گروه های مردمی و «NGO»ها وارد بحث آموزش شدند و یکسری از تجهیزات اولیه را در اختیار خانواده ها قرار دادند ولی این طرح موفق نبود. به دلیل اینکه برنامه منسجمی وجود نداشت یعنی حرکتی صورت می گیرد و تا مدتی ادامه پیدا می کند و بعد رها می شود. من فکر می کنم به دلیل عدم انسجام این برنامه، اعتماد از خانواده ها سلب می شود. بسیاری از خانواده ها نمی دانند تفکیک زباله چه فایده یی دارد.

 

-شاید بشود گفت شهروندان نقش اصلی را در این زمینه دارند؟

 

 

آنها هم هنگامی می توانند نقش خود را به درستی ایفا کنند که آموزش های لازم را دیده باشند. به نظر می رسد جدای از بحث مدیریت زباله، هنوز دیدگاه حفظ محیط زیست در کشور به نحو شایسته نهادینه نشده است. این موضوع را می توان در کتاب های درسی نیز پیگیری کرد. در کشورهای پیشرفته موضوع حفظ محیط زیست در مدارس آموزش داده می شود. ولی در ایران هنوز به اهمیت حفظ محیط زیست پی برده نشده است. در کشورهایی که در حفظ محیط زیست پیشرو تلقی می شوند، قوانین، مقررات و جریمه هایی در جامعه اجرا می شود که همه ملزم به حفظ محیط زیست می شوند و کم کم به این موضوع عادت می کنند. مثل بستن کمربند ایمنی که تقریباً الان همه در کشور از آن استفاده می کنند. اما ابتدا از یکسری آموزش های جسته گریخته آغاز شد و بعد با یک الزام قانونی پیگیری شد و اکنون به یک عادت تبدیل شده است. حفظ محیط زیست هم باید چنین مسیری را طی کند ولی این موضوع خیلی پیچیده تر است و باید آموزش ها به صورت منسجم، مداوم و پیوسته باشد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.