زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل
زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل

سلاح مبارزه را در سفره غذا نجویید

هنگامی که قصد دارید با محوریت موضوعی خاص، برخی از اطلاعات رشته تخصصی خود را در قالب مقاله ای کوتاه، از طریق رسانه ای عمومی در اختیار دیگران قرار دهید، سعی می کنید با درکنار هم قراردادن آگاهی های کسب شده در دوران تحصیل، تجربیات شخصی به دست آمده و مرتبط با آن مساله در سنوات گذشته و از همه مهم تر، کنکاش در یافته ها و تحقیقات منتشرشده و به روز موسسات و دانشگاه های معتبر دنیا، موثرترین و جدیدترین راهکار موجود در مواجهه با آن موضوع خاص را به صورت خلاصه و کاربردی ارایه دهید. اما گاه به نظر می رسد که این پروسه را نمی توان به راحتی عملی کرد. مثلا در ارتباط با دو مفهوم اصلی موجود در عنوان این نوشتار، یعنی «تغذیه» و «آلودگی هوا»، در ایران، فی نفسه مسایل متعدد و ناشناخته ای وجود دارد که نیل به هدف را با دشواری هایی روبه رو می کند. از سویی شاهدیم که روزبه روز بر پیچیدگی ها و تضادهای غیرقابل اغماض قضیه تغذیه و نظریات و ابهامات مطرح شده برای تک تک مواد غذایی مورد استفاده در سطح جامعه افزوده می شود، به نحوی که امکان ارایه توصیه های عمومی صددرصد مفید و همه شمول تغذیه ای در ارتباط با هر موضوعی به حداقل میزان ممکن می رسد، چراکه متولیان تضمین سلامت محصولات غذایی گوناگون از میوه و سبزی گرفته تا برنج و گوشت مرغ و انواع لبنیات، به معنی واقعی کلمه خاموشند و در عوض، گاه وبیگاه شایعاتی پردامنه در اذهان می پیچد که فی المثل میزان ترکیبات نامناسب ازت و سایر مواد مضر در برخی میوه ها به دلیل استفاده بیش از حد سموم و کودهای شیمیایی توسط کشاورز بی اطلاع، چندبرابر حد استاندارد آن است. چندی بعد خبری به بیرون درز می کند که حاکی از آلودگی برنج های وارداتی با فلزات سنگین است. انتشار فهرست های ماهانه ولی غیررسمی انواع سوسیس و کالباس حاوی درصد بالای مواد نگهدارنده و وجود آنتی بیوتیک و هورمون های مختلف هم که در انواع گوشت و مرغ و لبنیات مصرفی، صحبت هرروزه خاص وعام است. اما همچنان در قبال این مسایل هیچ سازمان، نهاد یا وزارتخانه ای خود را مسوول نمی داند. بنابراین یا باید بپذیریم که آنقدر وضعیت نابسامان و اسفبار است که نتایج به دست آمده در آزمایشگاه های سازمان ها و مراجع بهداشتی قابل انتشار نیست یا اینکه به دلیل بی اهمیتی موضوع از دید کارشناسان مسوول، اصلا هیچ آزمایش یا پیگیری ای برای اینگونه مسایل صورت نمی پذیرد که نتیجه آن در اختیار عموم قرار گیرد. معلوم نیست که چرا برای اخباری از این دست نیز به مانند معضل آلودگی هوا که تا چندسال پیش امکان پیشگیری و اصلاح دلایل ایجاد آن بیشتر میسر بود و اکنون به فاجعه ای همه گیر تبدیل شده، فقط ناظر بر گسترش آنها هستیم؟

حال اگر این وضعیت معماگونه (!) و لاینحل کنونی حاکم بر وضعیت غذا و تغذیه ایران را که تنظیم یک برنامه غذایی عادی را هم با مشکل مواجه کرده، در کنار شرایط خاص و اضطراری مانند آلودگی هوا قرار دهیم، به نتیجه ای ناخوشایند و پر از تعارض می رسیم. فی المثل استادان عزیزی که با تبختر تمام همراه با اعتمادبه نفسی مثال زدنی مصرف بیشتر کاهو و سبزیجات گوناگون دیگر را در مقابله با صدمات احتمالی ناشی از آلودگی هوا توصیه می کنند، آیا از میزان فلزات سنگین موجود در این سبزی ها، همچون سرب و کادمیم یا درصد انتقال آلودگی های انگلی گوناگون که نتیجه قهری آبیاری آنها با فاضلاب شهری و پساب کارخانجات است، اطلاع دقیقی دارند؟ یا توصیه قطعی مصرف مقادیر بیشتر شیر و لبنیات را در جهت مقابله با آلودگی هوا، بر چه پایه ای و برای چه اشخاصی بیان می کنند؟آیا همه مردم می توانند یا مجازند که شیر و لبنیات آن هم در مقادیر بالای توصیه شده را در روزهای ناسالم سال که تعداد آن در طول سال ۹۰ به دوبرابر روزهای سالم رسیده است (روزنامه همشهری، ششم اسفندماه سال ۹۰) مصرف کنند؟ ای کاش راه برخورد با آلودگی هوا به همین سادگی بود! کمی مصرف شیر و ماست را بیشتر می کردیم و خلاص!

از سوی دیگر با توجه به محدودیت دسترسی به ریز اطلاعات متقن و دقیق در رابطه با میزان یا نوع آلودگی هوای شهرهای مختلف کشور، به فرض آگاهی از چگونگی برخورد با هر آلاینده ای، استراتژی غذایی خاصی را هم نمی توان از نظر جبران نوع لطمات وارده به ساکنان اینگونه شهرها در نظر گرفت. به عنوان مثال اجازه دهید به سایت رسمی سازمان محیط زیست در ارتباط با میزان آلودگی هوا مراجعه کنیم. آیا با اطلاعات موجود در آن می توانیم تفاوت آلاینده ها را از نظر نوع و مقدارشان در شهرهای اهواز، اراک و تهران دریابیم؟ آیا مطلبی درمورد میزان سرب موجود در هوای اراک می توانید پیدا کنید؟ آیا وجود سرب در هوا که گاه مورد اشاره مسوولان امر است به خاطر افزودن تترااتیل و تترامتیل سرب به بنزین مصرفی جهت افزایش عدد اکتان آن است؟ (مانند بیانات عضو محترم کمیسیون انرژی مجلس در شماره ۳۱۱۱ روزنامه مردم سالاری، ۲۷دی ماه ۱۳۹۱: «در تشدید آلودگی هوا عواملی مانند سرب موجود در بنزین و عدم استفاده از بنزین با استاندارد یورو۴ موثر است.» یا ایضا جدیدترین سخنان ریاست محترم سازمان محیط زیست که مبنی بر عدم رعایت استانداردهای لازم در تولید بنزین است، سایت تابناک، ۱۳آذر ۹۲). میزان بنزن هوای تهران که سرطان زایی آن سال هاست اثبات شده، در کجا قابل مشاهده است؟ باری، پدر عزیز، مادر گرامی، تا زمانی که تصمیم نگیریم فرزندان خود را با سرویس عمومی به مدرسه بفرستیم و به جای ۵ الی۱۰ ماشین شخصی از یک وسیله نقلیه استفاده کنیم، به هیچ وجه افزودن یک لیوان شیر یا کمی پنیر به برنامه غذایی فرزندمان از صدمات مغزی وارده به بدن وی بر اثر سرب موجود در هوای تنفسی جلوگیری نخواهد کرد.

مدیریت عامل محترم کارخانه تولید مواد غذایی، تا زمانی که جوابتان به سوال «دلیل مصرف بیش از حد مواد نگهدارنده در محصولات تولیدی شما چیست؟»، این باشد که «پس چطور کارخانجات پنیرسازی از آن استفاده می کنند؟!» نباید انتظار داشته باشید که مصرف مایعات بیشتر، به کلیه های مادر پیر و عزیز شما در دفع آلاینده ها کمکی بکند. مسوول گرامی، اگر می بینید که به دلیل پشت گوش انداختن وظایف خود و توپ را در زمین سازمان های دیگر انداختن، وضع هوا به جایی رسیده که آسم همسرتان غیرقابل کنترل شده و چاره ای جز خروج از شهرهای بزرگ برای ادامه زندگی ندارید، بدانید که با خوردن روزی ۱۰ یا حتی ۱۰۰کیلوگرم میوه و سبزی هم نمی توانید برای اصلاح وضعیت ریه ایشان کاری کنید. بله، تا زمانی که فکر می کنیم آلودگی هوا به ما ربطی ندارد، متاسفانه باید اذعان کنیم که در مقابل خطرات متعدد این ذرات در حد میکرون که مستقیما از راه ریه وارد خون ما می شوند، توقع چندانی از مواد غذایی مصرفی نمی توان داشت. به عنوان مثال برای خنثی کردن اثر دی اکسیدنیتروژن که به محض ورود به خون، هموگلوبین را غیرفعال می کند، چه باید خورد؟! دی اکسیدگوگرد، مونواکسید و دی اکسیدکربن، اکسیدهای نیتروژن، سرب و بیش از ۱۸۰ماده سمی دیگر همگی جزو مواد خطرناکی هستند که از آنها به عنوان آلاینده های هوا نام برده شده است. اثرات مخرب این مواد در کنار سایر آلودگی های محیطی و غذایی که خودمان مسبب آنها هستیم، از تضعیف سیستم ایمنی بدن و مشکلات تنفسی تا ایجاد انواع سرطان و مشکلات عصبی را شامل می شود. مساله وقتی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بدانیم این مواد می توانند با ایجاد اختلال در پروسه رشد، صدمات غیرقابل برگشتی را به سیستم عصبی و اسکلتی کودکان وارد آورند. بله دوستان عزیز، وقتی بیش از ۲۰۰روز از سال را زیر بمباران انواع و اقسام آلاینده های مضر و خطرناک هستیم، مطمئن باشید که توصیه هایی از روی دلسوزی یا اظهارفضل اهل فن در مورد مصرف بیشتر آنتی اکسیدان ها، انواع ویتامین و املاحی همچون کلسیم یا سلنیوم هم در درازمدت موثر نخواهد بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.