زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل
زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل

محیط زیست سالم، نعمت بزرگ خداوندی

به طور قطع یکی از اموری که زمینه ساز سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت می باشد، داشتن محیطی سالم و أمن است که انسان بتواند در آن به تربیت جسم و جان خویش بپردازد. اصولاً یکی از وظایف مهم بشر که حفظ جان است، جز با زیستن در محیط سالم امکان پذیر نیست. شرط اوّلیه داشتن روحی سالم، جسم سالم است و جسم سالم نیز فقط زمانی حاصل می شود که انسان از محیط زیست طبیعی و سالم بهره مند باشد.افسردگی و افزایش بیماریهای روحی و روانی انسان امروز، بدون ارتباط با محیط زیست نیست. هیچ کس نمی تواند منکر شود که تخریب محیط زیست تأثیر منفی بر شیوه رفتار آدمیان دارد، و اثرات ویرانگری بر اخلاق فردی و جمعی جامعه بشری بر جای می گذارد.در این نوشتار برآنیم تا سه عنصر از عناصر موجود در محیط زیست؛ یعنی آب، هوا و گیاهان و درختان را از نگاه آیات و روایات مورد بررسی قرار دهیم و ارزش و اهمیت آنها را در زندگی خویش بازشناسیم.

آب

آب در قرآن کریم با واژه «ماء» 63 بار به کار رفته و توجّه ویژه ای به آن شده است. همچنین در منابع روایی از پیشوایان معصوم علیهم السلام درباره این نعمت بزرگ خدادادی، روایات ارزنده ای نقل شده است که حجم زیاد آیات و روایات، بیانگر اهمیت آن در گستره حیات است.قرآن کریم در آیات زیادی ریشه زندگی را هم در منشأ و پیدایش و هم در صحنه هستی و تداوم حیات از آب می داند. همچنین آغاز آفرینش انسان را از آب دانسته است. «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَآءِ بَشَرًا »؛ «و او است که از آب بشری آفرید.» و در آیه ای دیگر نه تنها انسان، که مبدأ آفرینش هر جنبنده ای را آب معرفی کرده است: «وَاللّهُ کُلَّ خَلَقَ دابَّةٍ مِنْ ماءٍ»؛ «و خدا است که هر جنبده ای را [نخست ] از آب آفرید.»

و در آیه ای دیگر، به صورت کلی تر، مبدأ آفرینش هر موجود زنده ای را آب می داند: «وَجَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَی ءٍ حَیٍّ»؛ «و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم.»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «کُلَّ شَیْ ءٍ خَلَقَ مِنَ الْماءِ؛ [خداوند] همه چیز را از آب خلق کرد.»

در حدیث نبوی، طعم آب، طعم زندگی قلمداد گشته است. پیامبر گرامی اسلام در این باره می فرمایند: «اَلْماءُ سَیِّدُ الشَّرابِ فیِ الدُّنیا وَالاْآخِرَةِ وَطَعْمُهُ طَعْمُ الْحَیاةِ؛ آب سرور همه نوشیدنیها در دنیا و آخرت است و طعم آب، طعم زندگی است.»

یافته های امروز نیز منشأ حیات بودن آب را اثبات می کند. براساس این یافته ها «اصل حیات، ریشه در آب دارد و نخستین موجود یا موجودات زنده به صورت حیوان بسیط تک سلولی از آب دریا پدید آمده اند.»

علامه طباطبایی این ادعا را «معجزه جاوید قرآن» می داند و می فرماید: «مسئله ارتباط حیات با آب که امروزه در دیگر بررسیهای علمی جدید روشن شده، معجزه ماندنی قرآن کریم است.»

آب نه تنها مایه آفرینش همه موجودات مادّی است، بلکه عامل اساسی برای استمرار حیات آنها نیز هست؛ به طوری که امام صادق علیه السلام فرمود: «زمین را قوامی نیست، مگر به آب.» یعنی، قوام و بقای موجودات، مرهون آب است؛ زیرا این اکسیر حیات، مهم ترین عنصر تشکیل دهنده هر موجود زنده است و در همه فعل و انفعالات درون آن نقش بسزایی دارد. برای نمونه، بدن انسان به اسفنجی می ماند که آب، آن را فراگرفته است که میزان این آب در یک انسان بالغ، 58 تا 68 درصد بدن او است که اگر به میزان 10 درصد از آن کاسته شود، پیامدهای ناگواری برای او به بار خواهد آورد و اگر به 20 درصد برسد، ممکن است موجب مرگ وی شود.»

از دیگر فواید ارزشمند آب، پاکی و پاک کنندگی است. بر این اساس، در آموزه های اسلامی علاوه بر ذکر نقش حیاتی آب بر موجودات زنده، از آن به عنوان «طَهُور» یاد شده است: قرآن کریم می فرماید: «وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُم مِّنَ السَّمَآءِ مَآءً لِّیُطَهِّرَکُم بِهِ »؛ «و از آسمان بارانی بر شما فرو می فرستد تا شما را با آن پاک گرداند.»

و در آیه ای دیگر می فرماید: «وَاَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُورا»؛ «ما آب پاک و پاک کننده را از آسمان فرو فرستادیم.»

به هر حال، آب مظهر پاکیزگی و پاک کننده زشتیها و آلودگیها و نویدبخش سلامت و بهزیستی انسان و محیط زیست او می باشد.

در روایات نیز از آن به «طَهُور» تعبیر شده است: «فَالْماءُ طَهُورٌ لِکُلِّ شَیْ ءٍ.»

نگاه مسلمانان به آب، نگاهی سرشار از قداست، پاکیزگی و عظمت است. آب وسیله ای است که زمینه ارتباط آنان با معبودشان را فراهم می سازد. در شریعت اسلامی هیچ کس نمی تواند در آستان قدس الهی به نماز ایستد، مگر اینکه خود را با آب شستشو دهد و این شستشو با آب دارای خصوصیات و ویژگیهایی است که اگر درست انجام شود، نام وضو و غسل به خود می گیرد.

هیچ مسلمانی نمی تواند به طواف خانه خدا بپردازد، جز آنکه زمینه آن را با آب فراهم آورده باشد و نیز تماس با خطوط قرآن کریم جایز نیست، مگر اینکه قبلاً با زلال آب تماس گرفته باشد؛ بنابراین، آب نه تنها جسم ظاهری را شستشو می دهد، بلکه پاک کننده روح نیز هست. چه بسیار از آلودگیهای روحی که با انجام غسل و وضو و پاکیزگی لباس از انسان دور می شود.

امام صادق علیه السلام در باره شستشوی لباس و نقش آن در زدودن اندوه و شرط راه یافتن به حریم مقدسات دینی مانند نماز می فرماید: «غَسْلُ الثِّیابِ یُذْهِبُ الْهَمَّ وَالْحَزَنَ وَهُوَ طَهُورٌ لِلصَّلاةِ؛ شستشوی لباسها، غم و اندوه را برطرف می سازد و موجب دستیابی به طهارت برای نماز است.»

بدین سان آب با وصف پاک کنندگی، چهره ای مقدس به خود می گیرد که رفتن به حضور خالق یکتا بدون آن میسّر نمی شود.

تماشای آب، شکر و سپاس الهی را می طلبد. در روایات نگاه به آب جاری توصیه شده و آن را سبب جلای چشم و افزودن روشنایی آن دانسته اند؛ امام کاظم علیه السلام فرمود: «ثَلاثُ یَجْلِینَ الْبَصَرَ النَّظَرُ اِلَی الْخُضْرَةِ وَالنَّظَرُ اِلَی الْماءِ الْجارِی وَالنَّظَرُ اِلَی الْوَجْهِ الْحَسَنِ؛ سه چیز چشم را جلا و روشنایی می دهد: نگاه به سبزه [و چمن]، نگاه به آب جاری و نگاه به چهره نیکو [و زیبا].»

افزون بر آنچه گذشت، امروزه آب نقشی اساسی در بخشهای گوناگون اقتصاد، کشاورزی و تجارت و حمل و نقل ایفا می کند.

هوا

کره زمین به وسیله قشری از هوا که جوّ نامیده می شود، احاطه گردیده است. وجود این قشر از هوا برای انسان، حیوان و گیاه شرط لازم زندگی است. هوا، مخلوطی است بی رنگ و بی بو که از عناصر مختلفی همچون 21 درصد اکسیژن، 78 درصد ازت، 1 درصد سایر گازها و موادّی مثل دی اکسید کربن، آب و گازهای کمیابی همچون: کریبتون، نئون، گزفون، آرگون و غیره تشکیل شده است؛ بنابراین، مقصود از هوا، جوّ زمین یا قشر ضخیمی از ترکیبات انواع گازها است که کره زمین را احاطه کرده است. اگر به نقش حیاتی این قشر ضخیم هوا که زمین را از هر سو احاطه کرده است، بیندیشیم، نقش آن را در فراهم سازی فضایی سالم برای زندگی و تنفس انسانها و سایر موجودات کره زمین به راحتی در خواهیم یافت.

این قشر ضخیم که همچون سقفی بلورین اطراف ما را احاطه کرده، در عین اینکه مانع تابش نور خورشید نیست، به قدری محکم و مقاوم است که از یک سدّ پولادین ضخیم نیز محکم تر است. مفهوم برخی از آیات قرآن کریم نیز مؤیّد همین مطلب است، مانند: «وَجَعَلْنَا السَّماء سَقْفا مَحْفُوظا»؛ «آسمان را سقف محفوظی قرار دادیم.» مراد از واژه «سماء» در این آیه شریفه همان جوّ زمین است؛ یعنی قشر هوای متراکمی که دور تا دور کره زمین را فرا گرفته است و ضخامت آن صدها کیلومتر می باشد.

جوّ زمین آن قدر ضخامت و غلظت دارد که همچون زرهی، زمین را از شرّ مجموعه مرگبار بیست میلیون سنگ آسمانی که در روز با سرعتی حدود 50 کیلومتر در ثانیه به آن برخورد می کنند، محفوظ می دارد. اگر هوای محیط زمین اندکی از آنچه هست رقیق تر شود، اجرام آسمانی که هر روز به مقدار چند میلیون عدد به آن اصابت می کند و در همان فضای خارج منفجر و نابود می شود، به سطح زمین می رسند و هر گوشه آن را مورد اصابت قرار می دهند.

هوا یا اکسیژن، لازمه حیات است و نیاز به آن بیش از آب و غذا می باشد. در اهمیت هوا همین بس که آدمی می تواند بدون غذا چند روز یا حتّی چند ماه زنده بماند، ولی بدون هوا چند دقیقه بیش تر نمی تواند زنده بماند. این عامل حیاتی اطراف زمین را فرا گرفته است و ما اکسیژن مورد نیاز خود را به وسیله تنفس از هوا می گیریم.

در بیانات حضرات معصومان علیهم السلام از تأثیر شگرف هوا بر جسم و جان سخن به میان آمده و آثار مخصوص هوای هر فصل بیان شده است. در منابع روایی اسلام به منافع فراوان گرما و سرما در طول سال اشاره شده و نیز در قرآن و روایات «بادها» با اهمیت تلقی شده اند. پیدا است که باد چیزی جز هوا نیست و اگر هوا حالت وزش به خود گیرد، باد نامیده می شود.

امام علی علیه السلام درباره اثر هوای هر فصل بر انسان فرموده است: «تَوَقُّوا الْبَرْدَ فِی اَوَّلِهِ وَتَلَقَّوْهُ فِی آخِرِهِ فَاِنَّهُ یَفْعَلُ فِی الاَْبْدانِ کَفِعْلِهِ فِی الاَْشْجارِ اَوَّلُهُ یُحْرِقُ وَآخِرُهُ یُورِقُ؛ از سرما در آغاز آن (فصل خزان) پرهیز کنید و در پایان آن (فصل بهار) به استقبال آن بشتابید (در پاییز خود را بپوشانید و در آغاز بهار از لباسهای خود کم کنید)؛ زیرا تأثیر سرما بر بدنها و درختان یکسان است. اوّل سرما [درختان را] می سوزاند [و باعث ریزش برگها و خشکاندن درختان می شود] و پایان آن می رویاند [و درختان را به برگ و بار می آورد].»

گر چه به ظاهر سرمای ابتدای پاییز و سرمای ابتدای بهار از جهت درجه برودت یکسان می نماید و هر دو فصل را فصل اعتدال هوا به شمار می آورند، ولی تأثیر این دو کاملاً متضاد بوده و اثری مخالف یکدیگر دارند.

ابن میثم بحرانی در شرح این مطلب می نویسد: «پرهیز از اوّل سرما که ابتدای پاییز است به این دلیل است که تابستان و پاییز هر دو از جهت خشکی [یبوست] مشترک هستند و بدنها با حرارت تابستان خو گرفته اند؛ از اینرو، هنگامی که با سرما مواجه شوند، به سرعت از آن متأثر شده و دو نیروی برودت و یبوست که طبیعت ضعف و فنا است، در بدن قوی می شود و به همین دلیل درختان خشک شده و برگهای آنها می سوزد و بدنها ضعیف و لاغر می شود؛... اما سرما در آخر زمستان و طلیعه بهار اثری به عکس دارد؛ زیرا زمستان و بهار در طبیعت رطوبت اشتراک دارند؛ ولی زمستان سرد است و بهار گرم و از اینرو، سرمای آخر زمستان با حرارت بهاری ممزوج شده و از شدّت سرما کاسته می شود و این اعتدال حرارت همراه با رطوبت، زمینه مناسبی برای ایجاد طبیعت حیات و زندگی است و سبب رشد گیاهان و به برگ و بار آمدن درختان و تقویت بدن انسانها می شود.»

امام صادق علیه السلام در گفتگو با «مفضّل بن عمر» به سودمندی سرما و گرما در طول سال اشاره فرموده و آن را سبب عبرت بشر و دلیل محکمی بر تدبیر حکیمانه الهی دانسته اند: «اعْتَبِرْ بِهذِهِ الْحَرِّ وَالْبَرْدِ کَیْفَ یَتَعاوَرانِ الْعالَمَ وَیَتَصَرَّفانِ هذا التَّصَرُّفَ مِنَ الزِّیادَةِ وَالنُّقْصانِ وَالاِْعْتِدالِ لاِِقامَةِ هذِهِ الاَْزْمِنَةِ الاَْرْبَعَةِ مِنَ السَّنَةِ وَما فِیهِما مِنَ الْمَصالِحِ ثُمَّ هُما بَعْدَ دِباغِ الاَْبْدانِ الَّتِی عَلَیْها بَقاؤُها وَفِیها صَلاحُها فَاِنَّهُ لَوْلا الْحَرُّ وَالْبَرْدُ وَتَداوُلُهُما الاَْبْدانِ لَفَسَدَتْ وَاَخْوَتْ وَانْتَکَثَتْ فَکِّرْ فِی دُخُولِ اَحَدِهِما عَلَی الاْآخَرِ بِهذا التَّدْرِیجِ وَالتَّرَسُّلِ فَاِنَّکَ تَرَی اَحَدَهُما یَنْقُصُ شَیْئا بَعْدَ شَیْ ءٍ وَالاْآخَرُ یَزِیدُ مِثْلَ ذلِکَ حَتّی یَنْتَهِیَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُما مُنْتَهاهُ فِی الزِّیادَةِ وَالنُّقْصانِ وَلَوْ کانَ اِحْدَاهُما عَلَی الاُْخْری مُفاجاةً لاََضَرَّ ذلِکَ بِالاَْبْدانِ وَاَسْقَمَها؛ [ای مفضّل!] به گرما و سرما با دیده عبرت بنگر که پیاپی بر این عالم وارد می شوند. این دو دما، با فزونی و کاستی و تعادل باعث شده اند که فصول چهارگانه و تنوع هوا در سال پدید آید و مصالح فراوان را در پی داشته باشند. این دو (گرما و سرما) بدنها را دباغی کرده و باعث پایداری و استحکام آنها می گردند. اگر سرما و گرما و تداول و تناوب آنها نسبت به بدنها نبود، هر آینه بدنها فاسد می شدند و از بین می رفتند. تأمّل کن که چگونه یکی از آن دو به تدریج وارد دیگری می شود . تو می بینی که یکی از آن دو اندک اندک کم می شود و دیگری آرام آرام افزوده می شود تا هر یک به منتهی درجه خود در فزونی و کاستی برسند؛ اگر یکی از آن دو، ناگهان وارد دیگری می شد، باعث زیان و بیماری بدنها می گردید.»

در قرآن و روایات اسلامی از تأثیر مهم بادها در زندگی انسان و نقش عظیم آن در عدم تعفّن اشیای روی زمین سخن به میان آمده است. خداوند متعال در سوره مبارکه ذاریات، سوره را با سوگند به بادها آغاز می کند: «وَالذارِیات ذَروا»؛ که همه مفسّران قرآن، مراد از آن را بادها دانسته اند و دلیل آن را بیان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حدیث امام علی علیه السلام در پاسخ سؤال «ابن کوا» بیان می دارند.

شیخ طوسی رحمه الله پس از بیان اینکه شاید مراد قسم به پروردگار بادها باشد، می گوید: «اگر قسم به خود بادها باشد، دلیل آن عظمت مهمّی است که در سکون و وزش بادها، برای پراکندن ابرها و گرده افشانی میوه ها و غذاها نهفته است.»

مرحوم طبرسی دلیل قسم به بادها را دو چیز دانسته است: «نخست، سودمندیهای فراوان در بادها برای بندگان و دوم، اینکه بادها دلیلی بر وحدانیت خداوند و نوآوری آفرینش او است». جالب این است که خداوند پس از سوگند به بادها، به سه چیز دیگر سوگند خورده است: «فَالْحامِلاتِ وِقْرا فَالْجارِیاتِ یُسْرا فَالْمُقَسِّمات اَمْرا»؛ گر چه مراد از آنها را ابرهای حامل باران و کشتیها و ملائکه دانسته اند، اما بعید نشمرده اند که مراد از این سه نیز بادها باشند و فخر رازی این احتمال را نزدیک تر به واقع دانسته است؛ زیرا بادها افزون بر پراکنده کردن ابرها و گرده افشانی غذاها، ابرها را حمل و جابجا کرده و در فضا به آسانی جریان داشته و ابرها را برای نقاط مختلف زمین تقسیم می کند.

در هر صورت، سوگند به بادها نشان از نقش عظیم آنها در زندگی بشر و تأثیر آن بر جسم و جان انسانها دارد. روایات اسلامی این نکته را به روشنی بیان کرده و متذکر شده اند که بادها باعث عدم تعفّن اشیای روی زمین هستند و اگر بادها وجود نداشتند، تعفّن اشیا و آلودگی محیط زیست بشر، مشکلات بسیاری را برای انسان به وجود می آورد.

امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: «الرِّیْحُ لَوْ حُبِسَتْ اَیّاما، لَفَسَدَتِ الاَْشْیاءُ جَمِیعا وَتَغَیَّرَتْ؛ اگر چند روز بادها حبس شده و نوزند، همه چیز تغییر پیدا کرده و فاسد می شوند.»

علامه مجلسی در شرح این حدیث می نویسد: «بادها باعث دفع فساد از اشیای روی زمین می شوند و به منزله روح و بدن هستند که هر گاه روح از بدن خارج شود، بدن متعفّن می شود؛ چنان که اگر باد نوزد، فساد و تعفّن روی زمین را فرا خواهد گرفت.»

امام صادق علیه السلام می فرماید: «اَلَسْتَ تَرَی رُکُودَها اِذا رَکَدَتْ کَیْفَ یُحْدِثُ الْکَرْبَ الَّذِی یَکادُ اَنْ یَأْتِی عَلَی النُّفُوسِ وَیُحَرِّضُ الاَْصِحّاءَ وَیَنْهَکُ الْمَرْضَی، وَیُفْسِدُ الثَّمارَ وَیَعْفِنُ الْبُقُولَ وَیُعَقِّبُ الْوَباءَ فِی الاَْبْدانِ وَالاَْفَةَ فِی الْغَلاَّتِ؛] ای مفضّل!] نمی نگری هنگامی که باد می ایستد و رکود می یابد چگونه مصیبت برپا می کند که جانها را در معرض هلاکت می افکند، سالمان را بیمار و بیماران را ناکار و میوه ها را فاسد و سبزیها را متعفّن می گرداند. و وبا را در بدن انسانها به دنبال دارد و غلاّت را آفت زده می کند.»

ابن عباس باد را لشکر بزرگ خداوند دانسته است. از وی نقل شده است که آب و باد دو لشکر از لشکرهای الهی اند و باد لشکر بزرگ خدا است.

گیاهان

گیاهان و درختان، سهمی بسزا و نقشی بسیار مهم در زندگی بشر دارند. تلطیف هوا، تعادل دمای محیط، حفاظت از خاک و تأمین بخشی از مواد غذایی مورد نیاز انسان و سایر موجودات، بخشی از سودمندیهای فراوان آنها است. افزون بر اینها، گیاهان و به طور کلی فضای سبز که شامل مراتع و جنگلها و پارکها می شود، تأثیر بسیار مثبتی بر روح و روان آدمی دارند.

تماشای گلبرگهای لطیف وخوش رنگ، غنچه های زیبا و بانشاط، شکوفه های دلربا و جذّاب، گلهای رنگارنگ و با طراوت، ترکیب موزون برگها، چشم انداز بهجت آور بوستانها و جنگلها، انسان را غرق در لذّت و شادی می کند. افسردگیها و غمها را می زداید و در وی تازگی سرورآمیز می آفریند.

تماشای گیاهان خرّم و سرسبز و نگاه به مناظر جذّاب آنها، از مواردی است که شریعت اسلام بدان دعوت نموده است. تعبیرهای پیشوایان معصوم علیهم السلام نیز در بیان فواید فراوان این نعمتهای خدادادی (گیاهان)، بسیار حیرت انگیز است.

قرآن کریم در چندین آیه، گیاهان را «شادی آفرین» دانسته و آنها را به «بهجت انگیزی» توصیف می کند که به جهت اختصار به یک آیه شریفه اشاره می کنیم:

قرآن کریم می فرماید: « وَ تَرَی الاْءَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَآ أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَآءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجِ بَهِیجٍ »؛ «زمین را مرده و فسرده می بینی و چون آب باران بر آن فرستیم، بجنبد و بر دمد و انواع گیاهان زیبا و شادی آفرین برویاند.»

این طراوت، نشاط و بهجت انگیزی گیاهان و درختان در انسان انگیزه ایجاد می کند و او را به سمت عمران و آبادانی زمین و امیدواری به زندگی سوق می دهد؛ چنان که علامه شعرانی رحمه الله در این باره می نویسد: «خرّمی گیاه سبز و درخت و گل و شکوفه که در این آیات ذکر شده است، در انسان رغبت و نشاطی به وجود می آورد که زمین را آباد کند و کشت و زرع بسیار شود و روزی مردم فراخ گردد.»

در سخنان زیبای معصومان علیهم السلام نیز در رابطه با تأثیر بسیار مثبت گیاهان و درختان در جسم و روح آدمی، تعبیرهای گوناگونی آمده است. در برخی از روایات، از تأثیر مناظر سرسبز بر تقویت دیده و بصیرت انسان و زدودن افسردگیها و از بین رفتن بیماریهای روحی و روانی، سخن به میان آمده است که به جهت اختصار به برخی از آنها اشاره می کنیم:

در روایتی از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمود: «الطِّیِبُ نُشْرَةٌ وَالْعَسَلُ نُشْرَةٌ وَالرُّکُوبُ نُشْرَةٌ والنَّظَرُ اِلَی الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ؛ بوی خوش، عسل، سوارکاری و نگاه به مناظر سرسبز و خرم، باعث نشاط و شادی می شود.»

بر طبق این نقل، نگاه به مناظر جذّاب و سرسبز گیاهان، برخی از بیماریهای روحی و روانی را از بین می برد و افسردگیها و غمها را می زداید؛ چنانکه تشریح معنای واژه «نشره» مؤید آن است: «نشره، چیزی است که موجب آرامش و راحتی اعصاب می شود، پس از آنکه دچار بیماری و افسردگی شده است.»

از این روایت و روایات مشابه درمی یابیم که تماشای سرسبزی و خرّمی گیاهان و درختان لذت بخش و شادی آفرین است؛ به گونه ای که گاه شگفتی و حیرت انسان را برمی انگیزد و با دیگر لذتها و خوشیها رقابتی پیروزمندانه می کند.

امام صادق علیه السلام ، در ابتدا، منافع فراوان گیاهان و درختان و استفاده بیش تر از آنها را متذکر می شود و آن گاه به «مفضّل بن عمر» می فرماید: «مَعَ ما فِی النَّباتِ مِن التَّلَذُّذِ بِحُسْنِ مَنْظَرِهِ وَنَظارَتِهِ الَّتِی لا یُعَدُّ لَها شَیْ ءٌ مِنْ مَناظِرِ الْعالَمِ وَمَلاهِیه؛ با آنچه از لذت که در نگاه کردن به گیاهان وجود دارد که هیچ یک از مناظر عالم و لذتهای آن با این لذت برابری نمی کند.»

در منابع روایی اسلام بر این نکته تأکید شده که سفره های خویش را با سبزی آراسته کنید و نهادن سبزی در سفره، در کنار «بسم اللّه» ذکر شده است: «خَضِّرُوا مَوَائِدَکُمْ بِالْبَقْلِ فَاِنَّهُ مَطْرَدَةٌ لِلشَّیْطانِ مَعَ التَّسْمِیَةِ؛ سفره های خود را با سبزی، سرسبز کنید؛ زیرا وجود سبزی در سفره همراه با بسم اللّه، دور کننده شیطان است.»

در روایت دیگری، «حنّان» گزارش می کند که: «من همراه امام صادق علیه السلام بر سر سفره بودیم. حضرت سبزی میل فرمود؛ ولی من به دلیلی سبزی مصرف نمی کردم. امام به من فرمود: مگر نمی دانی که هیچ گاه برای امیر المؤمنین، علی علیه السلام غذا نمی آوردند، مگر اینکه در کنار آن سبزی وجود داشت؟ گفتم چرا؟ حضرت فرمود: «لاَِنَّ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ خَضِرَةٌ فَهِیَ تَحِنُّ اِلَی شَکْلِها؛ دلهای مؤمنان سبز است و به سبزی اشتیاق دارد.»

براساس روایت دیگری امام کاظم علیه السلام فرمود: «اَما عَلِمْتَ اَنَّی لا آکُلُ عَلَی مَائِدَةٍ لَیْسَ فِیها خُضْرَةٌ؛ آیا نمی دانی که من از سفره ای غذا نمی خورم که در آن سبزی نباشد.»

برخی از روایات گلها و درختان ویژه ای را برشمرده اند که استشمام آنها تأثیر مثبت و شگرفی بر روان آدمی دارد؛ چنانکه امر به استشمام گل سرخ، نرگس و... شده است و بوی عطرآگین ملائکه به بوی خوش گل تشبیه شده است. امام کاظم علیه السلام به نقل از پدران بزرگوارش علیهم السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که حضرت فرمود: «وَرائِحَةُ الْمَلائِکَةِ رائِحَةُ الْوَرْدِ؛ بوی خوش فرشتگان الهی، بوی [دل انگیز] گل است.»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در اهمیت استشمام گل سرخ فرمود: «مَنْ اَرَادَ اَنْ یَشَمَّ رَائِحَتِی فَلْیَشَمَّ الْوَرْدَ الاَْحْمَرَ؛ هر کس می خواهد بوی عطرآگین مرا ببوید، گل سرخ را استشمام کند.»

درباره گل نرگس نیز از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «شَمُّوا النَّرجِسَ وَلَوْ فِی الْیَوْمِ مَرَّةً وَلَوْ فِی الاُْسْبُوعِ مَرَّةً وَلَوْ فِی الشَّهْرِ مَرَّةً وَلَوْ فِی السَّنَةِ مَرَّةً وَلَوْ فِی الدَّهْرِ مَرَّةً فَاِنَّ فِی الْقَلْبِ حَبَّةً مِنَ الْجُنُونِ وَالْجُذامِ وَالْبَرَصِ وَ شَمُّهُ یَقْلَعُها؛ گل نرگس را حداقل در هر روز یا در هر هفته یا در هر ماه یا در هر سال و یا در طول عمر یک بار ببویید؛ زیرا در دل انسان مایه ای از جنون و جذام و برص وجود دارد که استشمام گل نرگس آن را ریشه کن می کند.»

در روایتی از امام رضا علیه السلام نیز نقل شده که فرمود: «لا تُؤَخِّرْ شَمَّ النَّرْجِسِ فَاِنَّهُ یَمْنَعُ الزُّکامَ فِی مُدَّةِ اَیّامِ الشِّتاءِ؛ استشمام گل نرگس را به تأخیر نینداز. همانا بوییدن آن مانع از ابتلا به زکام در زمستان است.»

در حدیث دیگری چنین آمده است: «شَمَّ النَّرْجِسِ یَؤمِنُ مِنَ الزُّکامِ؛ استشمام گل نرگس [بدن را] در مقابل زکام ایمن می سازد.»

بدیهی است که این گونه روایات بیانگر اهمیت استشمام گل، به ویژه گل سرخ و گل نرگس و بیان کننده تأثیر مهم و شگرف آن بر جسم و جان آدمی است.از آنچه گذشت درمی یابیم که غنچه ها، شکوفه ها، درختان، جنگلها و مراتع از زیباییهای طبیعت اند که خداوند در زمین به ودیعت نهاده است.حال که این چنین سلامت و طراوت جسم و جان ما در گرو محیط و طبیعتی است که در آن زندگی می کنیم، سزاوار است با جدیّت تمام در حفظ محیط زیست سالم، کوشا باشیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.